به گزارش خبرنگار تشکلهای دانشجویی«خبرنامه دانشجویان ایران»؛ در سالهای اخیر جنبش دانشجویی که موتور محرکه جامعه و بلندگوی عقلانیت، عدالتخواهی و مطالبهگری در جامعه محسوب میشود به دلایل مختلفی که در این گزارش به آن خواهیم پرداخت دچار رخوت و کسالت جدی شده است، پیش از آنکه به اصل بحث ورود کنیم ابتدا تعریفی از جنبش دانشجویی خواهیم داشت و بعد از آن به بررسی ریشههای افول آن خواهیم پرداخت.
جنش دانشجویی
شاید بتوان جنبش را حرکت یا رفتار نسبتا منظم و با دوام گروهی برای رسیدن به یک هدف یا اهداف سیاسی اجتماعی بر اساس برنامه ریزی معین دانست. در این صورت میتوان تلاش سنجیده، مداوم و در عین حال متمرکز یک گروه جهت تحقق، اصلاح، حفظ یا تغییر یک نظام اجتماعی را در تعریف «جنبش» جای داد.
مسیر حرکت جنبش دانشجویی در ایران بیانگر این حقیقت است که به استثنای برخی مقاطع زمانی خاص همچون آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، این جنبش در ایجاد ارتباط فراگیر با مردم کاستی هایی در خود دارد. هرچند این امر تماما به ضعفهای جنبش مربوط نیست و شرایط کلی جامعه و... در آن دخیل میباشند اما ضعفهایی نیز در این خصوص در جنبش دانشجویی نمایان است. حرکت دانشجویی در ایران از حیث عملکرد اجتماعی هرگز جز مقاطع محدودی سخنگو و نماینده عامه نبوده و به دلیل تأثیرگذاری بر حوزه قدرت و احیانا دخالت یا حضور در قدرت این هدف را رها کرده است.
به نظر میرسد در این خصوص جنبش دانشجویی نیازمند تکیه بر عوامل سنجیده و خودآگاه میباشد چرا که تنها جوشش و پویایی درونی دانشگاه است که خواهد توانست به تحقق فرآیند اجتماعی شدن آن یاری رساند.. جنبش دانشجویی میبایست بدون لحاظ کردن نفوذها و فشارهای بیرونی و خواست مراکز قدرت، کنترل و هدفدهی را به انجام رساند تا گروهها و افراد فرصت طلب مجال نفوذ در جنبش و تغییر اهداف آن را نیابند. علیرغم این اصل به نظر میرسد فعالیتهای دانشجویی در چند سال اخیر از تعیین اصول و اهداف دقیق عاجز میباشد که عملکرد مقطعی و اتخاذ سیاستها و خط مشی پراکنده و گاه متناقض از تبعات همین ناتوانی است.
جنبش دانشجویی سالهای اخیر در مقایسه با فعالیتهای کنشگرایانه دهه 70 پویایی خود را از دست داده و به مرور زمان راکد گشته است. وقایع سیاسی، معضلات اقتصادی و مباحث اجتماعی در افول این گفتمان بیتأثیر نبوده است. رویدادهای مهمی که سالهای اخیر در حوزه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی رخ داده میتواند در شکلگیری جنبشی آگاه، عدالتطلب و مسئلهمحور مؤثر باشد. در ادامه به بررسی عملکرد جنبشهای پیشین و مولفههای وضع مطلوب میپردازیم:
جریان غالب دانشجویی در چند دهه اخیر با سه دسته عمده مواجه بوده است:
1- جریان کنشگری انتقادی و مطالبهگرایانه
2- جریان کنشگری توجیهگرایانه
3- جریان کنشگر کارشناسی و تخصصی در مسئلهمحوری
بسیاری از جریانات دانشجویی در دهه اخیر کارکرد مثبتی از خود ارائه نداده و به کارهای نمایشی بسنده نمودهاند. این کارهای نمایشی در ابتدای امر موقعیتی برای مطرح شدن شخصیتهای کاریکاتوری دانشجویان فراهم نموده و پس از آن به بیان مشکلات اساسی جامعه پرداخته است.
از طرف دیگر فعالیت جنبشها کلی بوده و به خواندن بیانیههای ناکارآمد ختم شده است. در این میان جریان کنشگری کارشناسی و تخصصی در مسئلهمحوری در دهه 90 توانست فعالیتهای خود را از عرصه کارهای تکراری بیحاصل به سمتوسوی عملیاتهای اجرایی کارآمد رهنمون سازد و جامعه را از حضور پویای دانشجو در عرصههای گوناگون آگاه سازد.
در حال حاضر بهار دوران این جنبش نیز به خزان تبدیل شده و در نگاه مردم و نخبگان چندان کارآمد به نظر نمیآید. از دلایل مهم این تنزل میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
1- ترویج نگاه نادرست دانشگاه سیاسی نیست.
2- اتمام عمر اجتماعی خردهجریانهای جنبش دانشجویی.
3- همراهی صرف دانشجوها با اندیشکدهها.
4- عدم خلق ایده مدرن در جهت خلق ایرانی نوین.
از پس این رکود زایش جنبش جدید دانشجویی نیاز مبرمی است که باید مورد توجه قرار گیرد. این جنبش مطلوب فارغ از فعالیتهای گذشتگان باید با شاخصههای مهم به عرصه ورود کرده و منجی جنبش منفعل دانشجویی باشد. شاخصههای مطلوب جنبش مذکور کلیدواژههایی است که در طول دههها مکرر به بحث گذاشته شده است و از قضا حاصل چندانی نداشته است.
مهمترین عاملی که به این کلیدواژهها معنا میبخشد، بازتعریف دقیق مفاهیم و تغییر زاویه دید میباشد. سهگانه عدالت، معنویت و عقلانیت مهمترین مولفههایی است که میبایست مورد توجه قرار گیرد و نگاههای تخصصی منعطف به آن گردد.
بایستههای جنبش دانشجویی
شناخت نقشه کلی راه از دیگر مواردی است که باید در دستور کار قرار گیرد اما اگر در این راه به مبانی کلی بسنده شد و از جزئی شدن در ریشه امور باز ماند جنبش دانشجویی دوباره با همین معضلات مواجه خواهد شد. کار تشکیلاتی نیز در این راه باید به عنوان یک اصل در نظر گرفته شود. فعالیت جمعی را نمیتوان به عنوان کار تشکیلاتی معرفی نمود چراکه لازمه کار تشکیلاتی فعالیت نیروهای متعهد و متخصص در سایه رهبری واحد و کاردان است. توجه به سیاستهای کلی، شناخت مسائل مهم شیوه برخورد با چالشها و مشکلات و دلسرد نگشتن در مسیر فتح قله از مهمترین مواردی است که در کار منظم تشکیلاتی قابل اعتنا است.
تبیین مواضع حکیمانه رهبر انقلاب از دیگر مواردی است که باید مدنظر جنبشهای دانشجویی قرار گیرد. در سالهای اخیر جریانات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به تبیین مواضع رهبری همت نگماشتهاند و صرفاً به تکرار مواضع ایشان اکتفا نمودهاند. این تکرار بیحاصل تنها در صورتی مثمرالثمر میگردد که به صورت نقشههای عملیاتی و کارگروههای تخصصی مورد بحث و بررسی قرار گیرد و برای آن شیوه اجرایی تعریف گردد.
ارائه راهکار جهت برونرفت از مشکلات یکی از وظایف اصلی جنبش دانشجویی است در سالهای اخیر جامعه دانشگاهی به نظریهپردازی صرف دچار شده است. این درحالی است که جامعه نیاز مبرمی به ارائه راهکارهای کاربردی جهت برون رفت از مشکلات مختلف فرهنگی، سیاسی، معیشتی و اقتصادی دارد. رهبر انقلاب در سال اخیر موضوع مهم اهمیت پایاننامهها و مقالات با تکیه بر ارائه راهکار سودمند را مطرح نمودهاند که نقشه راه کاربردی در تحقق علمی ارزشهای ملی است.
جنبش دانشجویی مطلوب میبایست شناخت دقیقی از مسائل روز و دغدغه مردم داشته باشد. گاهی اوقات مسئله اصلی مردم از نگاه جنبشهای دانشجویی مغفول مانده و مسائل نهچندان مهم سوژه قرار میگیرد. جامعهشناسی دقیق و اولویتسنجی نیز از موارد مهمی است که میتواند جامعه دانشجویی را بار دیگر در بین مردم محبوب گرداند و جریانهای دانشجویی را در موضع درست قرار دهد.
سواد رسانهای و استفاده از قدرت رسانه را میتوان مهمترین عامل در برکشیدن جریانات دانشجویی دانست. از آنجا که بسیاری از جنبشها فعالیتهای خود را در قاب رسانه به تصویر نمیکشند، کارهای مهمی که در این عرصه انجام میگردد نیز از دیدگان عموم مردم پوشیده میماند. این معضل تنها به حوزه دانشجویی مربوط نیست بلکه رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیرشان با اعضاء هیأت دولت نیز این نکته را گوشزد کردند و اهمیت کار رسانهای را برای کابینه دولت سیزدهم بر شمردند.
نسل جدید دانشجویان به مراتب از دانشجویان دورههای قبل جسورتر، سیاسیتر و آرمانخواهتر است اما مطالباتشان چندان عمیق نیست این معضل را میبایست با دعوت دانشجو به تفکر، نه صرفاً تشکل حل کرد. دانشگاه دریچه ارتباط حاکمیت با اجتماع است. مسئولان در این دوره مهم باید این موضوع را بیش از پیش درک کرده و حضور فعال در دانشگاهها داشته باشند. این حضور تنها پاسخگویی و برگزاری همایشهای چند ساعته نیست بلکه در دست گرفتن کرسی تدریس خود امر مهمی است که باید مورد توجه قرار بگیرد.
گزارش از محمد جهاد